وقتى سپاه دشمن به امام حسين عليه السّلام نزديك شدند، امام مركبش را خواست و سوارش شد، و با صداى بلند به طورى كه اكثر مردم مى شنيدند فرمود: «اى مردم! سخنم را گوش دهيد، در جنگ با من عجله نكنيد، بگذاريد شما را بدانچه حقّ شما بر گردن من است [و بايد آن را به شما بگويم] موعظه كنم. [بگذاريد] تا عذرم را در آمدنم به نزد شما بگويم، اگر پذيرفتيد و سخنم را تصديق كرديد و به من انصاف داديد، سعادتمند خواهيد شد و وجهى براى جنگ با من نخواهيد يافت، و اگر نپذيرفتيد و انصاف به خرج نداديد، «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ»(1) شما و شريكانتان كارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم كنيد، سپس در كارتان پرده پوشى نكنيد آنگاه كارم را تمام كرده مهلتم ندهيد. ...